...گفتِ بی گو

گفتن های مسکوت و نگفتن های ملفوظ

18 شهریور

 

 هو

 

مرا نگاه بکن تا که " من " خودم بشود

"نگاه " هدیه ی روز تولدم بشود

بدوز چشم به چشمم که از حرارت آن

دو چای کهنه ی چشمم دوباره دم بشود

مرا نگاه بکن مهربان من ! بگذار ٫

که اشک معنی " من عاشقت شدم " بشود

.

.

.


 پ.ن  : چه بده تولد آدم تو لیالی قدر باشه

پ.ن ۲ :۲۰ سالگی خداحافظ

پ.ن ۳ : واقعنی دارم خانوم می شم

 

بعدا نوشت :

اگر رد پای کلماتم آن چنان محکم نیست

ببخش مرا

مدتهاست پای احساسم می لنگد

(برگرفته از وبلاگ آینه های ناگهان)

 

 


+ نوشته شده در  چهارشنبه هجدهم شهریور ۱۳۸۸ساعت 13:26  توسط  آرزو و ریحانه  |