...گفتِ بی گو

گفتن های مسکوت و نگفتن های ملفوظ

سنگسار ثریا

 

دیروز فيلم سنگسار ثريا رو دیدم بعد اون همه اشتیاقی که به دیدنش داشتم

در اينكه ما مردم بدی هستيم، قوانين مردسالارانه‌ای داريم، حق زن بخوبی اَدا نشده و ... هيچ شكی نيست ولی والله بخدا هيچ لزومی نداره 5 ميليون دلار خرج بشه تا فيلم مزخرف سنگسار ثريا ساخته بشه تا اينچنين وحشيانه چهره ايرانی به جهانيان نشون داده بشه.

 مرد بد هست. مرد عوضی هست.  سنگسار هست. قوانين يكطرفه هست ولی اين، اون فيلمی نيست كه بخواد اين واقعيت‌ها رو نشون مردم جهان بده. بنظرم اصلاً نيازی نيست برای خراب كردن چهره‌ی ايرانی، نويسندگان و كارگردان‌هايی كه سالهاست خارج از ايران زندگی می‌كنند و ديگه دستی به آتيش ندارند فيلم بسازند بلكه بيان از همين فيلم‌هايی كه توی ايران اكران ميشه وردارن ببرن و نشون خارجی‌ها بدند به والله بيشتر چهره‌‌ی گـَند ايرانی‌ها نشون داده ميشه.

 پرويز صيادی كه شناسنامه‌ی بلند بالايی داره توی بازيگری، نمايشنامه ‌نويسی و كارگردانی، صيادی كه فيلم‌های صمد و دايی جان ناپلئون‌ش هنوز توی خونه‌های ما ايرانی‌ها جايگاه والايی داره چه جوری دل‌ش اومد اون هنرنمايی سال 1356 كه توی سريال دايی جان ناپلئون رو داشت، بعد از سی سال اينجوری بياد و توی يه نقش كليشه‌ايی بی‌هويت زير سوال ببره؟!

شهره آغداشلويی كه مياد و در يكی از بهترين فيلم‌هايی كه در رابطه با واقعيت زندگی غربی ساخته شده، خانه‌ايی از مه و شن بازی می‌كنه چه جوری قبول می‌كنه بازی در فيلم مسخره و بدون هويت سنگسار ثريا رو؟!

من نه طرفدار سنگسار هستم و نه دوست دارم بابت يه رابطه‌ی جنسی كسی رو اينجور بی‌رحمانه مجازات كنند. اينجا هم جاش نيست كه بخواهيم قوانين رو تجزيه تحليل كنم كه شايد اگه قرار باشه قوانين مو به مو رعايت شده بشه، الان نه من دستی داشتم برای تايپ كردن و نه شما چشمی برای خوندن ! ولی سنگسار برای زنا قوانينی داره، بايستی شهودی وجود داشته باشه. مملكت كَشكی كَشكی هست ولی نه ديگه بواسطه‌ی مثلاً خوابيدن ثريا توی خونه‌‌‌ی هاشم، طرف رو بدون محاكمه و دادگاهی سنگسار كنند. نه اينكه وقتی می‌خواست چرغ خياطی رو بده به هاشم چون دست‌ش خورد به دست مردك، حالا بايد بكنن‌ش زير خاك و با پاره آجر بزنن توی سر اون زن نگون‌‌بخت!

 می‌خواهيد در رابطه با نقاط سياه ايران بنويسيد، ايرادی نداره بنويسيد. كم نداره سوراخ سنبه اين مملكت و قوانين و آدم‌ها و روابط‌شون ولی جون مادرتون يه چيز تخيلی و رئاليسم جادويی ننويسيد كه آدم حال‌ش بهم بخوره از چنين فيلم‌نامه و سناريوی احمقانه‌ايی كه برای بازی با احساسات آدم‌های اينور و اونور آب متوسل بشيد به هر كلك و حيله‌ی و نيرنگی. كم نبودند ايرانی‌های داخل و خارج كشور كه با ديدن اين فيلم، های‌های گريه كردند. احساسات اين عزيزان به زلالی رودخونه است هيچ شكی نيست ولی اين فيلم اونقدر مزخرف و بی‌پايه و اساس هست كه هيچ جای طرفداری ازش باقی نميذاره. 


ریحانه



+ نوشته شده در  سه شنبه چهارم اسفند ۱۳۸۸ساعت 20:48  توسط  آرزو و ریحانه  |