...گفتِ بی گو

گفتن های مسکوت و نگفتن های ملفوظ

خیلی تلخ خیلی شیرین

" برای کسانی که دیدن فیلم در بار اول سخت بوده توصیه می‌کنم یکبار دیگر به تماشای "شیرین"

بنشینند، در بار دوم تحمل آن دشوار نیست.  " (عباس کیارستمی)

بعضی اسم ها مهر می زند روی لب های آدم مثل نام "عباس کیارستمی "

با تمام خستگی حاصل از سفر ۱۶ ساعته ام ٬ شیرین را دیدم .

 

نمی دانم از کجا شروع کنم . "شیرین " واقعا یک تجربه ی نو ٬ ساختار شکنانه و سرشار از

 آشنایی زدایی بود که بر اساس رفلکس ها و واکنش های چند نسل از بازیگران زن ساخته

شده بود .

"شیرین " با این که داستان نداشت و فقط روایت بود اما یک فیلم سینمایی بود .

شاید برای خیلی ها جالب نباشد که اشک ٬ لبخند ٬ جویدن ناخن و بازی کردن با روسری خانم های

بازیگر را ببینند و اتفاقا حق هم دارند

برای من با اینکه عباس کیارستمی را دوست دارم و ژانر کارهایش در سینما را می پسندم

کسل کننده بود و بارها تصمیم گرفتم فیلم را چند دقیقه ای جلو ببرم که وجدانم نگذاشت !

"شیرین " را می توان نمایشگاهی ار تاثرات بازیگرانی دید که حالا خود نقش تماشاچی را دارند

وقتی در دقیقه 38 اولین قطره اشک از صورت زنان چکیده شد به این فکر می کردم که

این قطره اشک حاصل تماشای یک  نمایشنامه است ؟ افکت هاي صوتي سنگين، موسيقي پرالتهاب، و شيوه ضبط صداي بازيگران

 تداعي گر اجراي يک نمايشنامه نيستند

چیزی که زنان به تماشایش نشسته اند تلفیقی ست از یک تجربه ی صوتی و تصویری !

جایی خوانده بودم که عباس کیارستمی گفته برای گرفتن این حس ها نمایشنامه ای در کار

نبوده و بازیگران دقایقی به کاغذ سفیدی نگاه کردند و فیلم ذهنی خود را مقابل دوربین آورده اند.

که البته اصلن برای من قابل درک نبود !

از علامت سوال های دیگری که در ذهن من نقش بست با دیدن این فیلم

تناقضی بود که به عباس کیارستمی بر میگشت !

کارگردانی که از دوبله و تدوین متنفر است حالا " شیرین " ی را می سازد که ناقض این گفته هایش است.

در صحنه هایی از فیلم من مانده بودم که صدا را دنبال کنم یا حالت چهره ی بازیگران را ؟

و گاهی از روایت عقب می ماندم . به گمانم یکبار دیدن این فیلم بدون صدا خالی از لطف نباشد

بلکه توانستیم گوشه ای از ذهن خلاق کیارستمی را درک کنیم .

گاهی اغراق در بازی بازیگران موج می زند درست مثل اغراق در صدای دوبلرها که می کوشند

  صحنه ای را که نیست خلق کنند . از نظر من چهره ی بی روح مهتاب کرامتی با قطره ای اشک از گونه اش

از ان جمله است . و برعکس همان بی روحی در چهره ی دوست داشتنی لیلا حاتمی بی داد می کند.

در پایان باید بگویم "شیرین" فیلمی نیست که بتوان آنرا به راحتی به همه توصیه کرد

 شبیه هیچ فیلمی نیست و می تواند رو نمایی از ظرفیت های نهان سینما باشد

اگر خلاقیتش و هدفش خوب درک شود

 

 

 

 پ.ن : لعنت به عشق این بازی مردانه  _برگرفته از فیلم شیرین

 

ریحانه


+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۸۹ساعت 22:23  توسط  آرزو و ریحانه  |