امشب یتیمانیم ...
مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد
شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست
کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت
:«
ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چهمست از خانه برون تاخته ای یعنی چه
»راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«
ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گویدنه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد
سالیانی ست که معراج خدا می خواهد
-زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند
دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی
رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی
وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی
وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی
در هوا تیغ دو دم نعره ی هو هو می زد
نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد
"سید حمیدرضا برقعی"
بعدن نوشت : عده ای نظر داده بودند که پس ذوالفقار دو دم کو ؟
توضیح : منظور از دو دم نه اینکه دو تا سیخونکی سر شمشیر باشد .
یعنی بر خلاف شمشیرهای عادی هر دو طرف شمشیر برنده بوده .
برای توضیحات بیشتر به کاردهای آشپز خانه نگاه کنید
از همین تریبون برای بکار گیری واژه نا مأنوس" سیخونکی " عذر خاهی می کنم
ریحانه