...گفتِ بی گو

گفتن های مسکوت و نگفتن های ملفوظ

ح . ب . ر 1*

 

ما که

 دادیم دل و دیده

به طوفان بلا

گو

بیا

سیل غم

و

خانه ز بنیاد ببر

 


*حافظ به روایت ریحانه ۱

/ که چقدر باید غمگین باشی که بشوی مصداق این شعر حافظ  را نمی دانم

این که غمت باید چطور غمی باشد که بشوی مصداق شعر حافظ را هم نمی دانم

این که من حالا چقدر غمگینم و می شوم مصداق این شعر حافظ یا نه را هم نمی دانم

 

//  من بنده ی آن دمم که پدر با صدای مردانه اش بخاند : " گو بیا ... گو بیا ... "

و من ریز ریزکی یا زیر زیرکی هی نگاهش کنم که لایتنهاهی باشد غمم ٬ غمش .


+ نوشته شده در  شنبه سیزدهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 21:59  توسط  آرزو و ریحانه  |