پرنده 3
گفت ِ بی گو این بار با ورژن جدید پرنده می آید با ما باشید با پرنده ی
۳ از ماهی کوچولو به پرنده ای که پرنده نیست
و با تشکر از خانوم عرفان نظر آهاری برای سرودن این شعر :
آن پرنده عاشق است
عاشق ستاره ماهياي
كه مثل يك نگين نقرهاي
روي دست آب برق ميزند
ماهي لباس نقرهاي هم عاشق است
عاشق پرنده ی طلايياي
كه مثل سكهاي
توي مشت آفتاب
برق ميزند
*
آن پرنده را ولي چطور
ميشود به ماهياش رساند!
خطبه ی عروسيِ
اين دو عاشق عجيب را چطور
ميشود ميان ابر و آب خواند!
هيچكس
تاكنون
سفرهاي براي عقد ماهي و پرندهاي نچيده است
هيچكس پرنده ماهي ای نديده است.
يك شبي ولي
مطمئنم عشق بال مي شود
راهيِ
جادههاي روشن خيال ميشود
ماهياي
ميپرد به سمت آسمان
يك شبي
مطمئنم عشق باله ميشود
راه هاي دور
مثل كاغذي
مچاله ميشود
و پرندهاي شناكنان
ميرود به قعر آبهاي بيكران
بعد از آن
روي نقشههاي عاشقي
سرزمين تازهاي
آفريده ميشود
و پرنده ماهي اي
بال و پر زنان، شناكنان
هم در آب و هم در آسمان
ديده ميشود
با امید به پرنده -ماهی شدن همه ی ماهی ها و پرنده ها
یا علی
منی که بی "ه" تانیث سبز اگر بودم نشسته بود دلم توی لقمه نانت