...گفتِ بی گو

یه سلام  به گرمی هوای این روزای شاهرود

پست مینیمال2رو تقدیم میکنم به همه ی شما دوستای هماره

امیدوارم مثل مینیمال1 از اون لذت ببرید!

فقط دوباره یادآوری کنم که بعضی از شعرهایی که بعنوان مینیمال گذاشتم قسمتی از یه شعر بلنده که به نظر من همین یه قطعه ی کوتاه مفهوم رو میرسونه و زیباست!

زیبایی تو

می کند در سنگ رسوخ

من که پوستی بیش نیستم!

> محمدعلی بهمنی

صفر را بستند

که ما به بیرون زنگ نزنیم !

از شما چه پنهان ....

ما از درون زنگ زدیم !

> اکبر اکسیر

این  روزها

دهانت

 از عطر سیب  پر است.

فکر کنم

قرارهایت با خدا

به جاهای باریک کشیده.

 > زهراحسن آبادی

تمام ماجرای من
سه واژه شد برای تو
سه واژه ی جدا ،جدا
من و...
شب و ...
هوای تو... 

> فریبا شش بلوکی

... اما دلم می خواهد
تو شب هفت مرا در آسمان هفتم بگیری
 و رنگ چشم هایت لباس بپوشی
و دست هایت بوی ترانه و موسیقی بدهد...

> مریم اسدی

برای خورشید

شعری

خواندم

رفت پشت ابر

گریست...

 > کتایون آموزگار

دستی پرده را کنار کشید

و دستی شیشه ی عینک را

دیدی چطور

 دستی دستی عاشق شدیم !

> سجاد سوری

سعی کن با همه چیز کنار بیایی !

فرار نکن

زمین به شکل احمقانه ای گـِـرد است

> رسول یونان

یک روز می آیی

و در گورستانی دور

در استخوانم می دمی

تا شعر های نا سروده ام را بشنوی

> رسول یونان

برای بدست آوردنت نمی جنگم !

به تکّدی قلبت هم نمی آیم !

دوستت دارم ،

فارغ از داشتنت ....

> فریبا عرب نیا

هرگز کسی این گونه به فجیع به کشتن خود

- بر نخواست که من به زندگی نشستم

> احمد شاملو

چند چراغ قرمز تا تو؟

لبخندی که سبز سبزم می کند...

؟

گاه گاه،

           یک نگاه

                 در دل شب سیاه

                            آفتاب می کند تورا...

  باورت نمی شود!

  آه ای دل به اصطلاح پاک!

  خاک بر سرت،

                    که عاشقی سرت نمی شود!

؟

دستی ندارم
که نشانت بدهم
چندتا دوستت دارم

؟

زندگی یعنی امیدوار بودن محبوب من !
زندگی
مشغله ای جدی است
درست مثل دوست داشتن تو ...

؟

قانون چهارم نیوتن:

زمین جاذبه ای ندارد

سیب ها به خاطر تو می افتند.

؟

من پرواز نکردم

من پَرپَر زدم...

؟

من با تو چقدر ساده رفتم بر باد


و تمام

تو نام مرا چه زود بردی از یاد

من حبه ی قند کوچکی بودم که

از دست تو در پیاله ی چای افتاد

؟

چگونه دورت بگردم

وقتی از مدار تو

بیرون افتاده ام!

؟

درخت

در شاخه هایش

به بن بست می رسد

من

در بازوانت...

؟

نیمی رفته

نیمی نیامده

دنبال خودش می گردد

جاده

؟

من ابر شدم

گفته بودی که خورشیدی یادت هست؟

تا زیباتر بتابی‌، چقدر گریستم!

؟

دنیا

در حجمی بیست و چهارمتری آنقدر کوچک می شود

که هر دقیقه هزاران بار، بر گرد جهان می گردی

؟

پ ن1 : برای خوندن بقیه مینیمال ها به پست مینیمال1 مراجعه کنید.

پ ن2: باور کنید همه ی تلاشمونو می کنیم که شعرها رو تو پستهای متوالی نذاریم ولی نمیشه!

اگه خسته کننده ست حتما بگید... همچنین اگه پیشنهاد دیگه ای دارید منتظر شنیدنش هستیم.

آرزو